ماجرای «م – دهاتی»؛ روزنامهنگاری که با زبان سرخ سر سبزش را به باد داد
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۳۸۶۲۵
فهیمه نظری در خبرآنلاین نوشت: حول و حوش ساعت ۹ شامگاه پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۲۶ محمد مسعود سردبیر روزنامهی «مرد امروز» مقالهی نخست روزنامه را تحویل چاپخانهی مظاهری در خیابان اکباتان میدهد و از آنجا بیرون میآید، سوار ماشین خود میشود، میخواهد سوئیچ را بچرخاند که داغی لولهی اسلحه را روی شقیقهاش احساس میکند، تا میآید به خودش بجنبد قاتل ماشه را میچکاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید به همین دلیل هم مردانی که سبیل به سبیل در قهوهخانهی کناری نشسته و مشغول کشیدن قلیان و هورت کشیدن چای هستند، صدا را نمیشنوند. کمی بعد یکی از کارکنان روزنامه که با کلیشه و اخبار روانهی چاپخانه است، چشمش به ماشین مسعود میافتد که کنار خیابان پارک شده و خودش نیز سرش را روی فرمان گذاشته است. خیال میکند حالش به هم خورده است بهسرعت خود را به چاپخانه میرساند و خبر میدهد که حال مسعود به هم خورده.
نصرالله شیفته (سردبیر مرد امروز) با دو نفر از کارکنان و مظاهری مدیر چاپخانه سراسیمه خود را به کنار ماشین میرسانند و در کمال ناباوری میبینند که مسعود خونآلود در جای خود افتاده. فورا او را با ماشین به بیمارستان شفا میرسانند، اما بیفایده است. پزشک معالج میگوید که تیر به مغز او اصابت کرده و در دم جان سپرده است.
در همین احوال ماموران کلانتری و شهربانی در بیمارستان حاضر میشوند و ماجرا در ساعت ۱۲ به گوش پیراسته دادستان وقت تهران میرسد. او نیز بلافاصله خود را به بیمارستان و نیز محل وقوع جنایت میرساند و تحقیقات برای جستوجوی قاتل آغاز میشود؛ جستوجویی که تا ده سال بعد بدون نتیجه باقی میماند.
اسماعیل پوروالی از روزنامهنگاران همدوره و همکار مسعود در مرد امروز دربارهی آن شب مینویسد:
«شب جمعه ساعت ده بود که تلفن زنگ زد و وقتی آن را برداشتم صدای گریهآلود نصرالله شیفته را شنیدم که پیدرپی با بیقراری تکرار میکرد: «مسعود را کشتند... مسعود را کشتند...» با عجله خود را به مریضخانهی شفا رساندم و وقتی میخواستم وارد شوم دمِ در با قیافهی گرفتهی دکتر یزدی مصادف شدم.
- دکتر چه خبر؟
- هیچ! تسلیت میگویم.
- مسعود مرد؟
- بله، به همان تیر اول، جلوی مطبعه از پا درآمده است...
و من در غم و دوستی که او را به این آسانی از دست داده بودم همانجا نشستم و گریستم. از آن شب که در دههی آخر بهمن بود حالا هشت سال میگذرد.» (تهران مصور، بهمن ۳۴)
زندگینامهمسعود در پنجمین سال سلطنت مظفرالدینشاه، ۱۲۸۰ خورشیدی، در قم به دنیا میآید و پس از اتمام دوران دبستان شروع به خواندن کتاب جامعالمقدمات میکند. میخواهد علوم قدیمه و دینی بیاموزد بنابراین وارد حوزه میشود. در همین حین به نوشتن نیز بسیار علاقهمند است برای همین به کمک یکی دو تا از دوستهایش به تقلید از روزنامهی صوراسرافیل روزنامهای به نام (شفق) تهیه میکند. ۲۶ ساله است که فعالیت مطبوعاتی خود را از روزنامه اطلاعات و با نام مستعار «م – دهاتی» شروع میکند و پس از آن، سایر آثارش را در روزنامهها و نشریاتی، چون «تهران مصور»، «قانون»، «شرقی»، «شفق سرخ»، «آیینه ایران» و... منتشر میکند؛ اما پنج سال بعد است که میدرخشد پس از اینکه داستانی با عنوان «تفریحات شب» با همان امضای «م – دهاتی» به صورت پاورقی برای روزنامهی شفق سرخ میفرستد و پس از انتشار چند شماره، بسیار مورد تحسین فرهیختگان وقت از جمله محیط طباطبایی، مایل تویسرکانی (مدیر روزنامهی شفق سرخ)، محمدعلی جمالزاده قرار میگیرد. این داستان نخستین شاهکار قلمی اوست؛ صحنههایی از شادی و غم یک جوان محروم و فقیر ایرانی که در واقع خود محمد مسعود است.
در همین سال برای امرار معاش به تهران میآید و، چون خوشخط است و کمی هم ذوق نقاشی دارد در چاپخانهای مشغول به کار میشود. در این زمان، چون هنوز درآمد درست و حسابی ندارد با دو تن از دوستانش اتاقی را اجاره میکند. کمی بعد به استخدام وزارت فرهنگ درمیآید و معلم دبستان میشود، اما این برایش کافی نیست پس برای داشتن زندگی بهتر با دو نفر از دوستانش یک شرکت حقالعملکاری تاسیس میکند؛ اما حتی تاسیس این شرکت هم آنطور که انتظار دارد پیش نمیرود و همچنان در فقر به سر میبرد.
یکی دو سالی میگذرد، محمدعلی جمالزده که تحت تاثیر قلم او در «تفریحات شب» قرار گرفته توصیهنامهای به مرحوم علیاکبر داور وزیر وقت دادگستری مینویسد و از او میخواهد که این جوان را برای تحصیل در رشتهی روزنامهنگاری به اروپا بفرستند. همین توصیهنامه کافی است که مسعود روانهی بلژیک شود و در آموزشگاه عالی روزنامهنگاری بلژیک در بروکسل ثبتنام کند. مسعود پس از چهار سال در سال ۱۳۱۷ با مدرک فوقلیسانس روزنامهنگاری و نیز سابقهی کارآموزی در روزنامهی «گازت» بلژیک به ایران بازمیگردد، اما حالا دیگر مثل چهار سال پیش که از ایران رفته، وزیر معارف «حکمت» نیست، اسماعیل مرات جای او را گرفته و مسعود که قصد دارد امتیاز تاسیس روزنامه بگیرد، با درِ بسته مواجه میشود. ظاهرا در پی مکاتباتی بین وزارت امور خارجه و معارف و شهربانی صدور هر نوع امتیاز به نام او و حتی چاپ مقالاتش در مطبوعات ایران ممنوع شده است، علت را جلوتر از زبان خودش میخوانیم.
به هر روی با همهی تلاشهای شبانهروزی، چون موفق نمیشود امتیازی برای تاسیس نشریه بگیرد و حتی ممنوعالقلم است ناچار برای امرار معاش بدون آنکه سرمایهای داشته باشد باز به تجارت و حقالعملکاری روی میآورد و تجارتخانهای به نام «محمد مسعود» برای صادرات و وارد و حقالعملکاری تاسیس میکند. تجارتخانهاش در پاساژ ایران خیابان لالهزار است و تا شهریور ۲۰ برقرار. بعد از این برهه که فضا باز میشود، دوباره به دنبال گرفتن امتیاز روزنامه میرود. اول میخواهد به یاد مرحوم داور که موجبات عزیمتش به فرنگ را فراهم کرده روزنامهای به نام «مرد آزاد» منتشر کرند، اما طبق قانون چنین اجازهای به او نمیدهند و نهایتا اسم «مرد امروز» را برمیگزیند و سرانجام در اوایل سال ۲۱ امتیاز روزنامه به نامش صادر میشود. دفتر مرد امروز ابتدا همان دفتر تجارتخانهی اوست، اما بعدا به ساختمانی دوطبقه در نبش کوچهی خندان بین خیابانهای لالهزار و فردوسی انتقال پیدا میکند و تا آخرین روز زندگی مسعود همانجاست.
اسماعیل پوروالی مینویسد که در یکی از شبهای پاییز ۱۳۲۱ یعنی چند ماه پس از آغاز به کار مرد امروز، سر درددل مسعود با او باز شده و برایش از سختیهایی که در زندگی کشیده اینطور گفته است:
«من توی این مملکت خیلی رنج کشیدهام...، ولی بالاخره دستم به دهنم میرسد. گذشته خود من شیرینترین داستانهاست... و من امیدوارم که یک روزی بتوانم آن را بنوسیم. من روزها در همین شهر تهران پرسه زدهام و گرسنگی خوردهام... مدتی حروفچین بودم، چندی دنبال اتومبیلشویی رفتم، بعد نقاشی کردم، آنگاه معلم شدم... بالاخره به نویسندگی پرداختم و شهرتی به هم زدم و دری به تخته خورد و مرحوم داور مرا به فرنگ فرستاده... بعد که برگشتم امیدوار بودم که دیگر گرهی در کارم نیفتد، فکر میکردم حالا خواهم توانست در روزنامهای به کار مشغول شوم و نویسنده باشم...، اما اولین مقالهی مرا شهربانی وقت سانسور کرد و، چون نوشته بودم که «هیولای برج ایفل در کنار رودخانهی سن قد علم کرده است» ایراد گرفتند که غرضت از این تشبیه «توهین به اشخاص قدبلند» بوده است.
هر قدر توضیح دادم که برج ایفل ارتباطی به اشخاص قدبلند ندارد و با هیچ سریشی این دو تا به هم نمیچسبند به گوش کسی فرو نرفت. ناچار قلم را بوسیدم و کنار گذاشتم و به دلالی پرداختم... و بیشتر به معاملات ارزی سرم را گرم کردم. اینکه گفتی قیافهام به دلالها شباهت دارد، شاید زیاد هم بیپا نبود. معاشرت خواه و ناخواه فرم و شکل آدمیزاد را عوض میکند. به هر حال حالا دوباره فرصتی پیش آمده که به کار مورد علاقهی خود مشغول باشم و روزنامهی «مرد امروز» را راه بیندازم. تا حالا کسی که دمخورم باشد در کار نویسندگی پیدا نکردهام. آیا تو حاضری به من کمک کنی؟» (تهران مصور، بهمن ۳۴)
قلم آتشین مسعود و ۵۰ بار توقیف!نخستین شمارهی هفتهنامهی مرد امروز روز پنجشنبه ۲۹ امرداد ۱۳۲۱ منتشر میشود و آخرینش در روز شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۲۶. تصویر صفحهی نخست شمارهی نخست مرد امروز شش نفر از رجال وقت ایران را در هیبت پزشک و با گوشی طبابت به چاپ میرساند ایستاده بر بالین بیماری که نماد ایران است، و در داخل تصویر مینویسد: «این مریض با خاکشیر و گلگاوزبان معالجه نمیشود! این مریض عمل جراحی لازم دارد!»
مسعود در این نخستین شماره هدف اصلی از انتشار این روزنامه را «اصلاح اوضاع اقتصادی عمومی کشور» بیان میکند. این هفتهنامه به خاطر سرمقالههای آتشین مسعود با تیراژ ۳۰ هزار نسخه در ۱۲ صفحه یکی از پرطرفدارترین نشریههای زمان خویش است. هر شنبه منتشر میشود و تا پیش از غروب آفتاب، تمام ۳۰ هزار نسخه آن به فروش میرود و آنهایی که موفق به خرید آن نمیشود گاه حاضرند تا ۱۰ برابر بیشتر هم برای آن پول بدهند. «مرد امروز» در خارج از کشور نیز پرطرفدارترین مجلهی ایرانی است.
اما همین قلم آتشین ۵۰ بار «مرد امروز» را به توقیف میکشاند! گویی هیچکس از تیغ تند قلم مسعود در امان نیست، از قوامالسلطنه گرفته و بانک ملی تا روس و انگلیس و برادران مسعودی مدیران روزنامهی اطلاعات. مرد امروز در همان ابتدای کار یعنی سومین شماره توقیف میشود آن هم به خاطر سرمقالهی مسعود بر علیه بانک ملی ایران به خاطر افزایش نشر اسکانس که به دنبال اعتراض ابوالحسن ابتهاج مدیرعامل وقت بانک ملی، دولت آن را توقیف میکند.
آخرین شمارهای توقیفشدهی مرد امروز، شمارهی ۱۲۷ است که در آن مسعود به موجب قانون مجازات عمومی قوامالسلطنه را محکوم به اعدام میکند!
قاتل ۱۰ سال بعد معلوم شدقاتل محمد مسعود تا ده سال مشخص نمیشود، و تازه در ۱۳۳۶ وقتی که خسرو روزبه یکی از اعضاب حزب توده پس از چند سال زندگی مخفیانه دستگیر میشود در کنار موارد دیگر به قتل مسعود نیز اعتراف میکند. حسین آزموده که در هنگام دستگیری روزبه دادستان ارتش است در گفتگو با تاریخ شفاهی هاروارد در این باره میگوید:
«جریان قتل محمد مسعود را ما خوب کشف کردیم روی بازجوییهایی که از خسرو روزبه و چند نفر دیگر شد. چکیدهی داستان این بود که محمد مسعود بدون دستور کمیتهی مرکزی حزب توده، تنها بنا به تصمیم شخصی خسرو روزبه ترور شد. این چکیدهی داستان بود. [..]این واقعا عجیب است که من خودم از روزبه همین سوال را کردم، مشابه اینکه «خوب، شما چرا محمد مسعود را کشتید؟» ایشان شرحی بیان کردند که خلاصه اینکه محمد مسعود وضعیت و موقعیتی داشت که وقتی کشته بشود قتلش به هر جایی میخورد؛ و اتفاقا همینجور هم شده بود وقتی محمد مسعود را کشتند خوب خاطرم هست یک عدهای میگفتند دربار کشته و یک عده میگفتند… اشی [اشرف پهلوی]...»
منابع:
نصرالله شیفته، «زندگینامه و مبارزات سیاسی محمد مسعود»، تهران: آفتاب حقیقت، چاپ نخست، ۱۳۶۳
محمدعلی سپانلو، «محمد مسعود»، تهران: اسفار، چاپ نخست، ۱۳۶۳
خواندنیها شماره ۶۳ سال ۱۶ تاریخ ۲۶ بهمن ۳۴ به نقل از تهران مصور بهمن ۳۴
روزنامهی اطلاعات، شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۲۶
tags # تاریخ معاصر ایران ، تاریخ ایران ، تهران قدیم سایر اخبار (ویدئو) با شنیدن صدای عجیب و غریب این حیوان گوشتان را خواهید گرفت! (ویدئو) مراحل عجیب آمادهسازی و پخت هشتپا (ویدئو) دست بودا؛ میوه عجیب ویتنامی که در شمال ایران هم پیدا میشود (ویدئو) روش ساخت فلاسک آب از سنگ در یک کارگاه هندیمنبع: زیسان
کلیدواژه: تاریخ معاصر ایران تاریخ ایران تهران قدیم روزنامه نگاری محمد مسعود تهران مصور نامه ای مرد امروز روزنامه ی بهمن ۳۴ نامه ی خانه ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۳۸۶۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحلیل مسعود نیلی از شرایط اقتصادی ایران در ۱۰ سال آینده
دکتر مسعود نیلی با بیان اینکه با وجود رشد بالای اقتصاد در سه سال گذشته، سرمایه گذاری رشد بسیار ناچیزی داشته است، تصریح کرد ۱۰ سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود. ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم و رشد اقتصادی در محدوده ۲ تا ۳ درصدی تا پایان این دهه خوشبینانه است.
به گزارش جماران، دکتر مسعود نیلی در مقاله مشترکی که با دکتر یاسر ملایی منتشر کرده، آورده است: پرنوسانترین بازه زمانی رشد اقتصادی، دهه ۶۰ بوده است و بعد از آن، بازهای که اکنون در آن قرار داریم. از لحاظ تورم نیز، پرنوسانترین بازهای که تابه حال تجربه کرده ایم، ۱۰ سال گذشته بوده است. به لحاظ رکورد تورم هم بالاترین تورمی که تجربه کرده ایم در همین سالهای اخیر، به طور مشخص از سال ۱۳۹۷ به بعد، بوده است.
وی افزود: از سال ۱۳۹۹ به بعد، ما رشد اقتصادی باثبات بالای ۴ درصد را تجربه کرده ایم. این موضوع برای ما این سوال را پیش میآورد که آیا واقعا با یک تحول ساختاری از نظر رشد اقتصادی مواجه بوده ایم و وارد یک دوره رشد باثبات شده ایم؟ به خصوص اینکه در شرایط کرونا در همه جا رشد منفی بوده، اما به عنوان پدیده ای عجیب، اقتصاد ایران وضعیت خوبی داشته است. نه تنها تحریم، کرونا و کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ما اثر نکرده، بلکه اقتصاد وضعیت بهتری هم پیدا کرده است. گویی در شرایطی که بر روی واکسن کرونا کار میشد که به مردم تزریق شود، ما واکسنی برای اقتصاد فراهم کرده بوده ایم! اگر بخواهیم راجع به آینده رشد اقتصادی کشورمان فکری بکنیم باید بتوانیم این پدیده را تحلیل کنیم و اگر در تحلیل این پدیده خطایی داشته باشیم، نتیجه گیریهای ما در مورد آینده هم با خطا مواجه خواهد شد.
این اقتصاددان با بیان اینکه چه در اقتصاد ایران و چه در اقتصادهای دیگر، دو دسته سازوکار وجود دارد که تغییرات تولید ناخالص داخلی را رقم میزند، توضیح داد: یک دسته سازوکارهای بلندمدت هستند که رشد اقتصادی پایدار را ایجاد میکنند؛ و دسته دیگر سازوکارهای کوتاه مدت هستند که نتیجه نوسانهایی هستند که از شوکها ایجاد میشوند. اینکه شوکهای اقتصادی به چه صورت انتقال پیدا کنند و مستهلک شوند، نوسانات کوتاه مدت را تشکیل میدهد.
نیلی ادامه داد: اگر بخواهیم مشاهده اولیه مان را دقیقتر کنیم و به آن پاسخ دهیم، باید بدانیم که رشد اقتصادی سه سال اخیر ما محصول سازوکارهای بلندمدت اقتصاد است یا سازوکارهای کوتاهمدت. سازوکارهای بلندمدت رشد اقتصادی در ایران عمدتا با محوریت سرمایه گذاری رخ میدهد. سرمایه گذاری بر رشد موجودی سرمایه اثر میگذارد و موجودی سرمایه به عنوان یک نهاده مسلط تولید، تولید ناخالص داخلی را ایجاد میکند. بخشی از آن تولید دوباره تبدیل به سرمایه گذاری میشود و این موضوع یک چرخهای را فعال میکند. البته آن چیزی که عمدتا در دنیا رشد اقتصادی پایدار را فراهم میکند، تکنولوژی است، اما از آنجا که تکنولوژی و بهطور کلی، بهره وری نقش ناچیزی در رشد اقتصادی ایران دارد، روی آن تاکید نکرده ایم.
بهره وری سرمایه در ایران پایین استاین استاد اقتصاد با بیان اینکه میانگین نسبت موجودی سرمایه به تولید ایران از سال ۱۳۶۹ تا ۱۴۰۰ هم در کشور ما و هم در کشورهای دیگر، حول یک خط افقی نوسان میکند، گفت: آن چیزی که ما را از بقیه کشورها متمایز میکند زیاد بودن این نسبت است که نشان دهنده بهره وری پایین سرمایه است. این نسبت در ایران در اطراف ۳.۷ نوسان میکند، اما در کشورهای دیگر در حدود ۲.۷ تا ۳ است. این موضوع نشان میدهد که سرمایه گذاری در ایران به تولید متناسب با خودش ختم نمیشود.
رشد موجودی سرمایه تعیین کننده رشد بلندمدت اقتصاد ایران استنیلی در این مقاله که بخشی از آن هم در نشست بررسی چشم انداز اقتصاد ایران در موسسه آکادمی دانایان ارائه شد، با بیان اینکه در اقتصاد ایران هر چقدر موجودی سرمایه رشد کند، تولید داخلی هم رشد میکند، توضیح داد: در نتیجه اگر بخواهیم چشماندازی از رشد داشته باشیم باید بدانیم که رشد موجودی سرمایه به چه صورتی است. رشد موجودی سرمایه با تولید همبستگی بالایی دارد و در نتیجه رشد بلندمدت ایران حاصل رشد در موجودی سرمایه است. پس تا اینجا میتوانیم نتیجه بگیریم که رشد موجودی سرمایه تعیین کننده رشد بلندمدت اقتصاد ایران است.
این اقتصاددان ضمن تشریح نوسانات کوتاه مدت تولید ناخالص داخلی در ایران، گفت: عمده نوسانات تولید ناخالص داخلی کل و تولید بدون نفت، دارای همبستگی بالا با نوسانات درآمدهای ارزی نفتی است. یک جمعبندی اولیه به ما نشان میدهد که اقتصاد ایران در بلندمدت با رشد موجودی سرمایه رشد میکند و افت وخیزهای کوتاهمدت آن، به وسیله نوسانات درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت رقم زده میشود.
ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از ۳۲.۸ درصد رشد داشتهبیشترین رشد نسبت به بقیه بخشها
این استاد اقتصاد ادامه داد: تولید ناخالص داخلی ما نسبت به سال ۱۳۹۸ در مجموع، ۱۳ درصد رشد کرده است. ما میخواهیم بدانیم که این رشد در نتیجه چه عواملی حاصل شده و آیا میتواند برای ما رشد پایدار ایجاد کند یا خیر. ایران کشوری است که نفت در آن نقش زیادی دارد. این نقش شامل اثرات مستقیم و اثرات غیرمستقیم میشود. اثر مستقیم این است که اگر تولید نفت افزایش پیدا کند، ارزش افزوده بخش نفت هم به تبع آن افزایش پیدا میکند و به اندازه سهمی که این بخش دارد به افزایش تولید ناخالص داخلی کمک میکند. ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از ۳۲.۸ درصد رشد داشته که به طور کاملا واضحی، بیشترین رشد را نسبت به بقیه بخشها داشته است. اما اثرات غیرمستقیم از طریق چند کانال ظاهر میشود.
نیلی توضیح داد: افزایش تولید نفت اگر باعث افزایش صادرات شود افزایش درآمدهای ارزی را در پی دارد. درآمدهای ارزی نفتی از حاصلضرب دو مقدارِ صادرات و قیمت نفت حاصل میشود. قبل از تحریم، عامل اصلی نوسان درآمدهای ارزی ایران، نوسانات قیمت نفت بوده است. اما بعد از تحریم، مقدار صادرات هم به عامل نوسانزای دیگری تبدیل شده است که حاصلضرب این دو عامل باعث افزایش نوسانات بیشتر شده است. برای مثال در سال ۹۷ هم صادرات نفت و هم قیمت نفت کم شده و در مواقعی دیگر هر دوی این متغیرها با هم افزایش پیدا کرده اند؛ بنابراین دو عامل نوسان در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است. در سالهای اخیر به علت اتفاقاتی که در نتیجه حمله روسیه به اوکراین در بازار نفت رخ داده، صادرات نفت ایران نسبتا افزایش پیدا کرده و از ۲۴ میلیارد دلار در سال ۹۹ به بیش از ۵۵ میلیارد دلار رسیده است.
اهمیت افزایش تولید صنعتی و تاثیر آن بر دیگر بخشهای اقتصاد ایرانوی یادآورشد: وقتی این درآمدها افزایش پیدا میکند، بهطور بالقوه، واردات هم میتواند افزایش یابد. اگر به قیمتهای ثابت ۱۴۰۱ واردات کالاهای غیرنفتی را ببینیم، رشد قابل توجهی کرده است. این رشد، در واقع، رکوردی در رشد واردات است. افزایش واردات، دسترسی واحدهای تولیدی عمدتا صنعتی را به قطعات و مواد اولیه افزایش میدهد و باعث افزایش ارزش افزوده بخش صنعت میشود. به همین دلیل، در سه سال اخیر ما ۲۱.۲ درصد رشد ارزش افزوده بخش صنعت را داشته ایم که عمدتا با محوریت نفت بوده است.
به گفته نیلی؛ هنگامی که تولید صنعتی افزایش پیدا میکند، تقاضا برای خرده فروشی، عمده فروشی و حملونقل و سایر موارد هم افزایش پیدا میکنند که این موضوع باعث رشد بخش خدمات میشود. به همین دلیل بخش خدمات ایران هم در سه سال اخیر ۱۱.۷ درصد رشد داشته است. ایران رشد ۳۲.۸ درصدی در بخش نفت و رشد ۲۱ درصدی در بخش صنعت داشته است که این موارد باعث رشد در بخش عمدهفروشی و خردهفروشی و سایر بخشها شده است.
وی اظهارداشت: یک سازوکار غیرمستقیم دیگر، میتواند این باشد که درآمدهای ارزی ایران صرف واردات ماشین آلات و تجهیزات شود که همان سرمایه گذاری است و میتواند موجودی سرمایه ایجاد کند که در بلندمدت باعث رشد اقتصادی شود. برای این که ببینیم این اتفاق رخ داده است یا نه باید سمت مصارف تولید را نگاه کنیم تا ببینیم که این ۱۳ درصد افزایش به چه مصرفی رسیده است.
این اقتصاددان با بیان اینکه تولید ناخالص داخلی میتواند به چهار حالت مصرف شود؛ مصرف خانوار، مصرف دولت، سرمایه گذاری و تغییر در موجودی انبار را این چهار حالت عنوان کرد و ادامه داد: دولت میتواند با مصرف بیشتر، که معادل کالای عمومی است، رفاه را افزایش دهد، اما این عامل در سالهای اخیر تغییر زیادی نداشته است.
با وجود رشد بالای اقتصاد در سه سال گذشته، سرمایه گذاری رشد بسیار ناچیزی کرده استنیلی گفت: بخش دیگری میتواند تبدیل به سرمایه گذاری شود که با تبدیل به موجودی سرمایه باعث فعال شدن چرخه رشد افتصادی ایران شود. اما علیرغم رشد بالای اقتصاد ایران در سه سال گذشته، سرمایه گذاری رشد بسیار ناچیزی کرده است. به صورتی که سرمایه گذاری در سال ۱۴۰۰حدود نصف سرمایه گذاری در سال ۱۳۹۰ بوده است.
افزایش تولید، عمدتا به موجودی انبار اضافه شده استروند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقتصاد ایران، حاکی از ناکاراییهای زیادی است
این استاد اقتصاد تاکید کرد: اتفاق جالبی که در اقتصاد ایران و طی این سه سال افتاده است این است که افزایش تولید، بهجز بخشی که به مصرف خانوارها رسیده، عمدتا به موجودی انبار اضافه شده است. ۱۶ تغییر در موجودی انبار ایجاد شده که یا ناشی از کاهش تقاضا از سمت خانوارهاست یا ناشی از عدم قطعیتها و انتظارات تورمی. روند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقتصاد ایران، حاکی از ناکاراییهای زیادی است که آن هم در نتیجه عدم قطعیتهایی است که وجود دارد. جمعبندی مصارف هم نشان میدهد افزایش موجودی انبار، بیشترین رشد مصارف را با ۵۲.۳ درصد داشته است.
رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده استوی افزود: اگر دوباره به سازوکارهای بلندمدت اقتصاد ایران بازگردیم، میبینیم که رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده است. یعنی از سال ۱۳۹۶ به بعد، به همان مقداری که در اقتصاد ایران استهلاک داریم سرمایه گذاری انجام شده است؛ بنابراین موجودی سرمایه دیگر در رشد اقتصادی ایران سهمی ندارد.
موجودی سرمایه در صنعت و نفت که برای ما رشد ایجاد میکنند، منفی استبا رشد منفی موجودی سرمایه در نفت و صنعت، موتور رشد اقتصادی ما خاموش است
این اقتصاددان با بیان اینکه موجودی سرمایه یک ساختار بخشی دارد و قسمتی از آن در بخش کشاورزی و قسمتی در صنعت و قسمتی در نفت است، خاطرنشان کرد: در این ساختار، آن چیزی که عمدتا برای ما رشد ایجاد میکند، موجودی سرمایه در بخشهای صنعت و نفت است. اگر به موجودی سرمایه در این دو بخش نگاه کنیم، مشاهده میکنیم که هر دو شاهد رشد منفی بوده اند. یعنی از سال ۱۳۸۹ به بعد، و ۱۳۹۶ برای بخش صنعت، موجودی سرمایه این دو بخش کوچک و کوچکتر میشود و ساختمانها و ماشینآلاتی که در قدرت تولید این دو بخش هستند ضعیفتر میشوند. میتوان گفت که با رشد منفی موجودی سرمایه در این دو بخش، موتور رشد اقتصادی ما خاموش است و آن چیزی که باعث افزایش موجودی سرمایه میشود، سرمایه گذاری در بخش مسکن و خدمات است.
رشد اقتصادی سه سال گذشته، ناشی از عوامل پایدار رشد نبودهنوسانات کوتاه مدت و شوکها عامل این رشد بوده اند
نیلی تاکید کرد: از مجموع این شواهد میتوان نتیجه گرفت که رشد اقتصادی سالهای ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ ناشی از سازوکارهای بلندمدت و عوامل پایدار رشد اقتصادی نبوده است، بلکه در نتیجه شوکها و نوسانات کوتاهمدت ایجاد شده است؛ بنابراین ادامه رشد با ماهیت شرایط فعلی، تنها با ادامه افزایش تولید، صادرات یا افزایش قیمت نفت امکانپذیر است. ادامه افزایش صادرات شاید در شرایط تحریم غیرواقعی به نظر برسد و افزایش قیمت نفت هم عاملی خارج از کنترل سیاستگذار است.
در برنامه هفتم توسعه، رشد ۸ درصدی در هر سال برای ایران پیشبینی شدهنکته بسیار قابل تاملی است
وی با بررسی اینکه با فرض نرخ استهلاک برابر ۴/۵ درصد و ثبات نسبت موجودی سرمایه به تولید، اگر بخواهیم به اعداد مختلفی در رشد بلندمدت دست پیدا کنیم باید چه مقدار رشد سرمایه گذاری داشته باشیم، توضیح داد: اگر بخواهیم تا سال ۱۴۱۰ مقدار ۱/۷ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم باید رشد ۴/۵ درصدی در سرمایه گذاری ایجاد کنیم؛ که در ۱۰ سال گذشته چنین تجربهای را نداشته ایم. اگر بخواهیم رشد ۴/۳ درصد تولید را تجربه کنیم، باید شاهد رشد ۱۵ درصدی در سرمایه گذاری سالانه باشیم. توجه به این نکته ضروری است که متوسط رشد سرمایه گذاری ما در سالهای گذشته هیچوقت از ۷/۵ درصد بیشتر نشده که این هم میانگین اعدادی با نوسان بسیار بالا (از ۲۵ درصد تا ۱ درصد) است. برای حالتی که رشد ۵/۸ درصدی در تولید را انتظار داریم، باید رشد ۲۰ درصدی در سرمایه گذاری داشته باشیم. در برنامه هفتم توسعه، رشد ۸ درصدی در هر سال برای ایران پیشبینی شده است که نکته بسیار قابل تاملی است.
ضرورت توجه به محدودیتهای انرژی، آب، محیط زیست و ... در برآورد رشد اقتصادینیلی تاکید کرد: این تحلیل با محوریت نقش سرمایه گذاری در رشد اقتصادی کشور بود، اما برای این که رشد اقتصادی مناسب بتواند استمرار پیدا کند نیاز به چندین مقوله است. میتوانستیم این موضوع را از سمت محدودیتهای انرژی هم بررسی کنیم. برای مثال، در بحث اخیر یک فرض بسیار ساده کننده وجود دارد و آن هم این که برای رشد ۴ درصدی با محدودیت انرژی مواجه نیستیم. همینطور میتوانستیم به محدودیتهای تامین مالی اشاره کنیم. میتوانستیم از نگاه محدودیتهای محیط زیستی و مشکلات منابع آب به این موضوع توجه کنیم. به موارد دیگری هم میتوانستیم اشاره کنیم از جمله محدودیتهای سرمایه انسانی، کاهش بهره وری و بیثباتیهای اقتصاد کلان و تورم بالا.
به نظر نمیرسد ایران بتواند رشد بالاتر از ۲ درصد را به راحتی تجربه کندرشد در محدوده ۲ تا ۳ درصدی تا پایان این دهه خوشبینانه است مگر اینکه...
وی با بیان اینکه در کنفرانس اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۳ با آقای خاوری نژاد پیش بینی کردیم که به نظر نمیرسد ایران بتواند رشد بالاتر از ۲ درصد را به راحتی تجربه کند که آمار هم حاکی از همین است، یادآورشد: اکنون هم میتوان نتیجه گرفت که رشد در محدوده ۲ تا ۳ درصدی تا پایان این دهه خوشبینانه بهنظر میرسد؛ مگر اینکه تغییرات بزرگی در عواملی که رشد اقتصادی برای ایران ایجاد میکنند رخ دهد. مانند دسترسی بیشتر به تکنولوژی، اصلاحاتی در ساختار بودجه و در نظام بانکی، حل مشکلات انرژی و منابع آبی و سایر عوامل.
۱۰ سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بودممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم
نیلی گفت: معتقدم که با توجه به شرایط خطیری که اکنون در آن قرار داریم، ۱۰ سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود. امیدواریم که بسیار بهتر باشد، اما ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم.
وی در پایان افزود: اشاره به یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه بخشهای کوچکی از اقتصاد ایران که عمدتا کسب وکارهای اینترنتی و کسبوکارهای نوین را شامل میشوند، با کیفیتی مناسب و با جذب نیروی انسانی کیفی، در حال رشد هستند. در صورتی که دولت محدودیتی در ادامه فعالیت این کسبوکارها ایجاد نکند، ممکن است چراغ امیدی برای آینده کسبوکارها در اقتصاد ایران هرچند محدود، روشن شود.